دل نوشته های جالب
دل نوشته های جالب
یکی بود ، یکی نبود
من موندم و اون نموند
من دیدم و اون ندید
من خواستم و اون نخواست
من التماس کردم و اون نشنید
من هستم و اون رفته !
من خستم و اون
دل نوشته های جالب
چه جمله ی غریبی است “فراموشت می کنم”
وقتی تا آخر عمرت با یاد او زندگی می کنی !
دل نوشته های جالب
روزها بی تو می گذرند
و شب ها با تو نمی گذرند
تمام درد من این است !
دل نوشته های جالب
روزچون تیر و کمان اگرچه نزدیک
ولی پیوستن ما نهایتش فاصله بود !
من کاناپه ای پوسیده در باران
تو سربازی دورافتاده با گلوله ای در پهلو
چقدر دیر همدیگر را پیدا کردیم !
دل نوشته های جالب
راستش را بخواهی امروز هیچ اتفاق خاصی رخ نداد
فقط حدود ظهر باران کوتاهی بارید اما زار زار
تو راحت فراموش می کنی
باز دل می بری ، باز دل می بازی
و من به خط کشیدن روی دیوارها ادامه می دهم !
دل نوشته های جالب
فرو می ریزد عاقبت
سقف خانه ای
که جای خالی ات ستون های آن باشد !
دل نوشته های جالب
اگر خبری از من نشد نگران نشو
یک فاتحه بخوان !!!
دل نوشته های جالب
از روزی که تصمیم به رفتن گرفته ای
بلاتکلیفی بین ما موج میزند
مثلا همین دل من
نمیداند با تو بیاید ؟ یا پیش من بماند ؟؟؟
دل نوشته های جالب
پشت این عکس نمی تواند دیوار باشد
من پشت این عکس با تو قدم زده ام !
دل نوشته های جالب